خزان آرزوها

خزان آرزوها

عشق تو خوابی بودو بس نقش سرابی بودو بس
خزان آرزوها

خزان آرزوها

عشق تو خوابی بودو بس نقش سرابی بودو بس

عزیز من

شبانه های مرا میشود سحر باشی؟و میشود که از این نیز خوبتر باشی؟تداوم من و دریا و آسمان با توهمیشگیست اگر هم تو رهگذر باشیغروب و سوختن ابر و من تماشاییستولی مباد تو اینگونه شعله ور باشیببین چه دلخوشی ساده ای!!!همینم بسکه یاد من به هر اندازه مختصر باشیچقدر دفترکم رنگ و رو میگیردتو در حوالی این متن هم اگر باشیدوباره جذبه به پرواز میدهد شعرمکبوتران مرا گر تو بال و پر باشینگاه میکنی و من ز شوق میمیرمهمیشه بهر من ای چشم خوش خبر باشیمن عاشق خطری با توام خوشا آن روزکه بیدریغ توهم عاشق خطر باشی