باید بگم هر چی تو دله باید خالی کنم حس شاعرانمو
باید بگم به تو حرفایی خالی کنم عقده چند سال مو
عزیزم بگو اخه چرا جدای
چرا باید بسوزم حرفامو نگم به جاش اشک بریزم چرا باید من از جدای بگم چرا باید سختی عشق مال من باشه دلم همیشه اسیر نگات باشه
ازوقتی رفتی دلم اسیر قعر چاهی سیاه رفتنت به جای خودش سیاهی اورده
خیلی حرف دارم برات بگم تا روزی که زنده ام همه حرفامو در قالب شعر میگم
شدم پرستوی بیبال در این هستی نمیدانی بعد رفتنت با من چه کرد هستی
تاروز موعود
چشم در راهم به خاطر تو هستیم رو میبازم......