خزان آرزوها

عشق تو خوابی بودو بس نقش سرابی بودو بس

خزان آرزوها

عشق تو خوابی بودو بس نقش سرابی بودو بس

رفتو.......

رفت و تنــــــهام گذاشـــت نمیدانم زندگی چیست؟؟ اگر زندگی شکستن سکوت است سالهاست که من سکوت را شکسته ام اگر زندگی خروش جویبار است سالهاست که من در چشمه ی جوشان زندگی جوشیده ام اما این نکته را فراموش نمی کنم کهزندگی بی وفاست ، زندگی به من آموخت که چگونه اشک بریزم اما اشکهایم به من نیاموختند که چگونه زندگی کنم...

ترجمه ی اهنگ Whataya want from me ازآدام لمبرت

هی آرومش کن What do you want from me از من چی میخوای؟ What do you want from me از من چی میخوای Yeah, I’m afraid آره، متاسفم What do you want from me از من چی میخوای What from do you from me از من چی میخوای There might have been a time ممکنه یه وقت هایی بوده باشه When I would give myself away که دلم میخواسته خودم رو دور کنم (Ooh) Once upon a time اوه حتی یه بار I didn’t give a damn من لعنت نفرستادم But now here we are ولی حالا کارمون به اینجا کشید So what do you want from me پس چی میخوای از من؟ What do you want from me از من چی میخوای؟ Just don’t give up فقط تسلیم نشو I’m workin’ it out دارم روش کار میکنم Please don’t give in لطفا تسلیم نشو I won’t let you down من زمین نمیندازمت It messed me up, need a second to breathe این من رو بهم میریزه، برای نفس کشیدن نیاز به یک دومی هست Just keep coming around فقط بازم دور برم بیا Hey, what do you want from me هی، از من چی میخوای What do you want from me از من چی میخوای Yeah, it’s plain to see آره، دیدنش باعث خوشحالیه that baby you’re beautiful که عزیزم تو زیبایی And it’s nothing wrong with you و هیچ مشکلی نداری It’s me – I’m a freak مشکل منم! من آدم عجیب غریبیم! but thanks for lovin’ me ولی ممنون برای دوست داشتنم Cause you’re doing it perfectly چون تو عالی انجامش میدی There might have been a time ممکنه یه وقت هایی بوده باشه When I would let you step away که من میخواستم دور شی I wouldn’t even try but I think من حتی امتحان نکردم ولی فکر می کنم you could save my life تو بتونی جونم رو نجات بدی Just don’t give up فقط تسلیم نشو I’m workin’ it out دارم روش کار میکنم Please don’t give in لطفا تسلیم نشو I won’t let you down من زمین نمیندازمت It messed me up, need a second to breathe این منو بهم میریزه ، برای نفس کشیدن به یک دومی نیاز دارخ Just keep coming around فقط بازم دور و برم بیا Hey, what do you want from me هی، از من چی میخوای What do you want from me از من چی میخوای What do you want from me از من چی میخوای What do you want from me از من چی میخوای What do you want from me از من چی میخوای؟ Just don’t give up on me فقط تسلیم نشو I won’t let you down من زمین نمیندازمت No, I won’t let you down نه، من زمین نمیندازمت So Just don’t give up I’m workin’ it out Please don’t give in I won’t let you down It messed me up, need a second to breathe Just keep coming around Hey, what do you want from me Just don’t give up I’m workin’ it out Please don’t give in I won’t let you down It messed me up, need a second to breathe Just keep coming around Hey, what do you want from me (what do you want from me) What do you want from me what do you want from me این آخریا رو هم اون بالاترجمه کردم

چیز دیگری است این........

آدمی دو قلب دارد قلبی که از بودن آن با خبر است و قلبی که از حظورش بی خبر. قلبی که از آن با خبر است همان قلبی ست که در سینه می تپد همان که گاهی می شکند گاهی می گیرد و گاهی می سوزد گاهی سنگ می شود و سخت و سیاه و گاهی هم از دست می رود... با این دل است که عاشق می شویم با این دل است که دعا می کنیم با همین دل است که نفرین می کنیم و گاهی وقت ها هم کینه می ورزیم... اما قلب دیگری هم هست.قلبی که از بودنش بی خبریم. این قلب اما در سینه جا نمی شود و به جای اینکه بتپد.....می وزد و می بارد و می گردد و می تابد این قلب نه می شکند نه میسوزد و نه می گیرد سیاه و سنگ هم نمی شود از دست هم نمی رود زلال است و جاری مثل رود و نسیم و آنقدر سبک است که هیچ وقت هیچ جا نمی ماند بالا می رود و بالا می رود و بین زمین و ملکوت می رقصد این همان قلب است که وقتی تو نفرین می کنی او دعا می کند وقتی تو بد می گویی و بیزاری او عشق می ورزد وقتی تو می رنجی او می بخشد... این قلب کار خودش را می کند نه به احساست کاری دارد نه به تعلقت نه به آنچه می گویی نه به آنچه می خواهی و آدمها به خاطر همین دوست داشتنی اند به خاطر قلب دیگرشان به خاطر قلبی که از بودنش بی خبرند

.......

می بینی درماندگیم را ؟


می بینی نداشتنت چه بر سر فریاد خاموشم آورده است؟


می بینی دیگر رویای نداشتنت هم نمی تواند تن لرزه های شبانه ام را آرام کند؟


می بینی هق هق نگاهم چه سرد بر دیواره ی همیشه جاودانه ی نبودنت مشت می زند؟ می بینی ؟


دیگر شانه هایم تاب تحمل خستگی هایم را ندارد.


دیگر حتی حسرت باران هم نمی تواند حسرت نداشتن تو را کم کند ...
دیگر آنقدر بغضم سنگین شده است که توان گریستنم نیست...


می بینی دستهایم سردتر از هر زمانی عکس نداشته ات را مسح می کند؟


می بینی؟


هنوز هم گمان می کنم پاییز است و قرار است تو بیایی...

بهار هم نتوانست برای من پاییز را به پایان برساند...

 

امتداد خاطره ها

کاش امتداد لحضه ها تکرار لحضه های با تو بودن بود