خزان آرزوها

عشق تو خوابی بودو بس نقش سرابی بودو بس

خزان آرزوها

عشق تو خوابی بودو بس نقش سرابی بودو بس

برای عزیزی که از میان مارفت

چقدر معصوم بیگناه رفتی به چشم من زیبا تر از پرستو پر کشیدی چقدر غریبانه وبی صدا رفتی بی صدا تر از سکوت پر از فریاد رفتی چهره اخرین نگاهت پیش چشم می مونه چهره معصومت رو میگم که هر وقت میاد روبروم گریه وبغض ازم سیر نمیشه با هر خاطره ات شبی را سر میبرم خاطره هایی که جز گریه چیزی برای من نمیارن هر سحر گاه دعا میکنم که روزی بیام پیشت تو رفتی برای کوچ ابدی خدا نگه دارت باشد همه هستی تقدیم به عزیزی که از میان ما رفت
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد