ای که سرنوشتها دردست توست
ای که مرگها دردست توست
غریبم در این چهار دیواری زندانیم در این چهار دیواری ای نامت ارامش دلها ای زیبا ترین حس ای خدا بیزارم از این دنیا اگر مرگ را با ایمان به من ببخشی
منتظر میمانم
ای یگان اسمان به سویت مرا بخوان که دلم بیقراره ازروزی که دنیای سیاه رو دیده میخواد پیش تو برگرده
سلام دوست عزیز
مرسی که به وبلاگ من امدی
وبلاگ قشنگی داری
من از مطلب خدا خیلی خوشم امد
موفق باشی
سلام ممنون که شما هم سر زدید باز هم سر بزنید