خزان آرزوها

عشق تو خوابی بودو بس نقش سرابی بودو بس

خزان آرزوها

عشق تو خوابی بودو بس نقش سرابی بودو بس

دل نوشته

امشب از اعماق وجودم حست میکنم شاید لحظه دیدار با همه دلتنگیش برای تو فرا رسیده شاید این حس حس پرواز باشد پرواز بر روی خاطره ها. شاید انقدر مست بویت هستم که همیشه تورا حس میکینم شاید انقدر دوست دارم که همیشه تورا باور دارم و روبه روی خودم میبینم. امشب ندیده از تو سوال دارم ایا لحظه جدایی به سر نرسیده ایا فاصله همچنان پایدار است ایاهمچنان مثل قدیم حاظر جوابی ایا سختی بس نیست ای یاس بهاری زمستان وجودم طاقط فرسا شده پس کی می آیى
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد